نامه دبیرکل حزب اعتماد ملی به رئیس مجلس خبرگان رهبری

در همان اولين روزهاي آغاز وحشيگري شعبان بي مخ هاي کودتاچيان، مطلبي در يکي از وبلاگ ها خواندم درباره رفتاري که با يک پسر جوان شيرازي شده بود از جمله تجاوز جنسي. البته مطلب مستندي نبود و من هم نويسنده آن را نمي شناختم و اين احتمال را که اين مطلب کذب و براي تحت تاثير قرار دادن احساسات مردم باشد، بعيد نمي دانستم. اما بروز چنين رفتاري از سوي اين جماعت بي دين و بي شرف به هيچ وجه بعيد نيست. باور اين رفتار مي تواند کليد معماي اعترافاتي باشد که هيچ بازداشت شده اي را از آن گريز نيست. اين بدترين نوع شکنجه مي تواند باشد که فرد حتي پس از رهايي از آن توان افشاي آن را ندارد و دردي خواهد بود که تا پايان عمر او را زجر خواهد داد.
مطالب در اين باب تا به امروز ادمه داشت تا اينکه در نامه مهدي کروبي به هاشمي اهميت خبري خاصي يافت. ماجرا از دو حال خارج نيست: يا واقعا چنين شکنجه هايي در ابعاد و سيع وجود داشته که در اين صورت نامه مهدي کروبي يک اقدام افشاگرانه و در عين حال بازدارنده به حساب مي آيد. و يا اين موضوع به اين شدت و حدت نبوده و يا اصلا وجود نداشته که باز هم کروبي راه حرکت به سوي اينگونه وحشيگري ها را مسدود يا حداقل دشوار کرده است.
در چنين شرايطي است که بايد قدر حضور امثال کروبي را بدانيم. در ايام انتخابات بسياري از دوستانم از حضور کروبي در انتخابات با اين توجيه که از آراي موسوي مي کاهد، ناراضي بودند. ولي اينجانب مخالف اين عقيده بودم چرا که معتقد بودم حضور کروبي باعث شده اصلاح طلبان ضمن داشتن دو تريبون، با وادار کردن حريف به مبارزه در دو ميدان نبرد، از قدرت و شدت حملاتش نيز بکاهند. به ياد بياوريد که کروبي در مناظره با احمدي نژاد بسياري از حرف هايي را که موسوي نزده بود زد و مناظره کروبي - موسوي اين فرصت را پيش آورد که اين دو باهم بيشتر بر طبل رسوايي چوپان دروغگو بکوبند. در شرايط امروز هم به عقيده بنده نبايست به واسطه اينکه راي کروبي کمتر از موسوي بوده، تنها موسوي را رهبر اين جنبش به حساب آريم. بلکه بهتر اين است به تعداد افراد تاثيرگذار در راس اين جنبش بيافزاييم. اينک وقت آن است تا افرادي چون خاتمي و عبدالله نوري را هم به فعاليت بيشتر در اين عرصه دعوت کنيم.
نامه تازه انتشار يافته کروبي درباره تجاوز جنسي به دستگير شدگان خود مويد اين ادعاست. همه حرف ها را موسوي نمي تواند بزند، کروبي هم نمي تواند. ولي اگر همه به ميدان بيايند همه حرف ها را مي توان زد.
از آنجا که بيشتر سايت هاي منتشر کننده نامه کروبي ف ي ل ت ر شده اند و يقينا بسياري به کمک موتورهاي جستجو به دنبال اين نامه گذارشان به وبلاگ اينجانب مي افتد متن اين نامه را به نقل از پايگاه خبري نوروز در ادامه قرار مي دهم.

نامه دبیرکل حزب اعتماد ملی به رئیس مجلس خبرگان رهبری
کروبی: به فجایعی که در زندانهای جمهوری اسلامی رخ داده، رسیدگی شود
حضور محترم آيت‌الله هاشمي‌رفسنجاني
رياست محترم مجلس خبرگان رهبري
با سلام و احترام

بعد از برگزاري انتخابات دهمين دوره رياست‌جمهوري، حوادث تلخي به وجود آمد كه به طور مفصل در خصوص آن، هم از سوي جنابعالي، هم از سوي افراد، گروه‌ها و رسانه‌هاي مختلف به آن پرداخته شد.

از دستگيري‌هاي بي‌حساب و كتاب، از ضرب و شتم و وارد كردن جراحات تا شهادت فرزندان اين كشور، از حمله به خانه‌هاي مردم تا فاجعه خونين كوي دانشگاه و برخوردهاي خشن و وحشت‌انگيز حتي با خانم‌ها در سطح خيابان‌هاي شهر- كه تاكنون سابقه نداشته است- رخ داد كه بسيار قابل تامل و پيگيري است. آنچه در اين ميان مطرح است در خصوص برخي از رفتارهاي شناعت‌آميز است كه اگر به طور متواتر از افراد مختلف كه در روزهاي اخير آزاد شده‌اند، نشنيده بودم، باورشان حداقل براي من و شما كه در طول قريب به نيم قرن سردي و گرمي روزگار را چشيده‌ايم سخت بود.

از برخوردهاي خشن و بي‌محابا، بر سر مردم باتوم را خرد كردن، آنچنان كه بعد از گذشت قريب به 40 روز همچنان اوضاعشان غيرعادي است و عوارض آن روي بدنشان قابل مشاهده است.

هتاكي و ابراز دشنام و فحاشي ركيك به افراد و نثار نواميس بازداشت‌شدگان و مردمي كه براي نماز جمعه آمده بودند صورت گرفت. رفتارهايي كه در فرهنگ ديني و اسلامي هيچ يك از گروه‌ها جايي ندارد و نشان‌دهنده آن است كه افرادي براي اين كار استخدام شده‌اند كه حتي با اصول بديهي اسلام آشنايي ندارند و البته شايعاتي نيز مطرح شده كه فعلا به آن نمي‌پردازم.

احتمالا همانطور كه مطلع هستيد در اين خصوص چندي پيش نامه‌اي خطاب به رياست محترم قوه قضائيه ارسال كردم و جمعه هفته جاري همين نكات را به وزير معزول اطلاعات يادآور شدم كه روز شنبه در مطبوعات منتشر شد.

اما موضوعي را شنيده‌ام كه هنوز از آن بر خود مي‌لرزم. در دو روز اخير كه اين خبر را شنيده‌ام خواب از سرم ربوده شده است. حدود ساعت دو كه خود را براي خواب آماده مي‌كردم. به بسترم رفتم ولي خدا شاهد است كه بدون ذره‌اي مبالغه، خوابم نبرد، تا ساعت 4 بامداد كه مجددا بلند شدم كمي قرآن خواندم، دوش گرفتم تا آب كمي آرامم كند، حتي نماز صبح را نيز خواندم و تا نزديكي‌هاي طلوع آفتاب خوابم نبرد.

افرادي اين مطالب را به من گفته‌اند كه داراي پست‌هاي حساس در اين كشور بوده‌اند. نيروهاي نام و نشان داري كه تعدادي از آنها نيز از رزمندگان دفاع مقدس بوده‌اند. اين افراد اظهار داشته‌اند، اتفاقي در زندان‌ها رخ داده است كه چنانچه حتي اگر يك مورد نيز صدق داشته باشد، فاجعه‌اي است براي جمهوري اسلامي كه تاريخ درخشان و سپيد روحانيت تشيع را تبديل به ماجراي سياه و ننگين مي‌كند كه روي بسياري از حكومت‌هاي ديكتاتور از جمله رژيم ستمشاهي را سفيد خواهد كرد.

گمان نمي‌كنم زندانيان دوران 15 ساله مبارزات قبل از انقلاب كه از افراد توده گرفته تا گروه‌هاي مسلح مبارز التقاطي تا اعضاي نهضت آزادي و موتلفه و حزب ملل اسلامي كه در زندان با هم زندگي كرده‌اند، ديده يا شنيده باشند.

اينجانب اين مطالب را براي شما مي‌نويسم و مصرانه مي‌خواهم روي اين قضيه اقدام و به صورتي كه صلاح مي‌دانيد با حضرت آيت‌الله خامنه‌اي مطرح فرماييد و با جديت پيگير شود تا روشن گردد اگر چنين اتفاقي نيفتاده كه ان‌شاءالله هم نيست و بعيد مي‌دانم باشد، اعلام شود، چرا كه در همين جامعه امروز و توسط خود بچه‌هاي بازداشتي در رسانه‌ها و سايت‌ها در حال مطرح شدن است و معلوم نيست آيندگان چه قضاوتي با شاخ و برگ دادن آن خواهند كرد. همچنان كه جمهوري اسلامي و روحانيت مظلوم نيز مسوول آن شناخته خواهند شد. اگر هم خداي ناكرده رخ داده باشد، سريع با عوامل آن در هر جايگاهي برخورد و اعلام شود تا در شرايط فعلي كه بازار شايعات داغ است، فرصت به فرصت‌طلبان داده نشود، همچنان كه لازم است ترتيبي اتخاذ گردد تا اين اقدام از سوي هياتي عاليرتبه صورت گيرد تا افراد مورد بحث جرات بيان حقايق را داشته باشند چرا كه شنيده‌ام تهديد شده‌اند كه اگر مطلبي در اين خصوص بيان نمايند، نابود خواهند شد.

جناب آقاي هاشمي
اينجانب به خاطر اسلام و در رأس آن امام راحل و اين همه فداكاري‌ها و شهادت‌ها و به قصد قربت الي الله، به‌رغم آنكه در شأن من نيز نمي‌باشد و به رغم همه مشغله‌ها و گرفتاري‌ها و به‌رغم آنكه مي‌دانم به حيثيت اينجانب لطمه خواهد خورد، آماده‌ام مسووليت تحقيق و بررسي جهت تعيين صحت و سقم اين حوادث و اخبار رسيده را بر عهده گيرم و تعهد شرعي مي‌نمايم بدون حب و بغض و با رعايت كمال انصاف به بررسي و ارائه گزارش بپردازم.

اما موضوع مطرح شده از اين قرار است:
عده‌اي از افراد بازداشت‌شده مطرح نموده‌اند كه برخي افراد با دختران بازداشتي با شدتي تجاوز نموده‌اند كه منجر به ايجاد جراحات و پارگي در سيستم تناسلي آنان گرديده است. از سوي ديگر افرادي به پسرهاي جوان زنداني با حالتي وحشيانه تجاوز كرده‌اند به طوري‌كه برخي دچار افسردگي و مشكلات جدي روحي و جسمي گرديده‌اند و در كنج خانه‌هاي خود خزيده‌اند.

با توجه به اهميت مساله انتظار است اين اقدام توسط هياتي بي‌غرض و شفاف از طرف رئيس مجلس خبرگان رهبري مورد بررسي و پيگيري تا حصول نتيجه قرار گيرد. تا درسي براي آيندگان شود و فرصت به اراذل و اوباشي از اين دست ندهد تا آبروي نظام و امام و جمهوري‌اسلامي را بر باد ندهند و خدمات هزار ساله روحانيت را مخدوش نمايند. به عنوان آخرين مطلب نيز يادآور مي‌شوم از اين نامه دو نسخه تهيه گرديده كه يكي مهر و موم شده براي جنابعالي ارسال و ديگري نزد بنده قرار دارد.
با آرزوي توفيق
مهدي كروبي
7/5/1388

0 بازخورد به 'نامه دبیرکل حزب اعتماد ملی به رئیس مجلس خبرگان رهبری'

ارسال یک نظر