يادتان باشد چپقتان را کجا گذاشته ايد

از زماني که داستان اميرکبير و ناصرالدين شاه و آن سرانجام غم انگيزش را شنيدم و خواندم و در سريال تلويزيوني اش ديدم، هميشه اين سوال برايم مطرح بوده که چگونه ناصرالدين شاه نمي توانسته دريابد که هيچ کس به اندازه اميرکبير دلسوز او و ايران نيست. شايد بيش از بيست سال عمر و تجربه مي بايست که با صرف آن و تفکر در شيوه ي حکومت داري شما، تا حدودي دريابم چرا ناصرالدين شاه آن تصميم را گرفت.
جناب آقاي خامنه اي! من نمي خواهم بگويم که خاتمي اميرکبير بود، يا ميرحسين موسوي مي توانست اميرکبير باشد. اما به يقين مي توانم بگويم که شما ناصرالدين شاه و بنا به ملاحظاتي بدتر از او هستيد. شما حتي به گفته خود نيز وفادار نبوديد، آن روزي که رايِ به ظاهر مخفي خود را به نام ناطق نوري در صندوق مي انداختيد، گفتيد که هيچ رييس جمهوري براي شما هاشمي رفسنجاني نمي شود. اما آن شبي که چوپان دروغگويتان ريختن آبروي هاشمي رفسنجاني را وسيله فريب بعضي گوسفند صفتان جامعه قرار داده بود، دم برنياورديد و حتي روزي که در خطبه هاي نماز جمعه از او اعاده حيثيت مي کرديد باز هم انگار که از چند جمله اي که در اين باب گفته ايد در عذاب باشيد، طاقت نياورده چوپان دروغگو را نيزديکتر به افکار خود خوانديد. (شايد اين هم از بخت و اقبال انسان محافظه کاري چون هاشمي بود که بي آنکه هزينه هاي سنگين برائت از شما را پذيرفته و بپردازد، شما خود آن را در دامنش انداختيد.)
آقاي خامنه اي! شما هم به همان اندازه که محمدرضا شاه در درک اين واقعيت که هيچ نخست وزيري نمي تواند برايش از مصدق بهتر باشد عاجز بود، از درک اين واقعيت که خاتمي و موسوي مي توانستند به دوام حکومت شما کمک کنند عاجزيد.
آقاي خامنه اي! شما در هر پيشامد اسفناکي که بر ما و جامعه ما رفته، با موضع گيري هايتان امکان روشن شدن ابعاد واقعي ماجرا را ناممکن ساخته ايد. چند مثال عرض مي کنم (البته براي خوانندگان، چرا که شما خودتان بهتر خودتان را مي شناسيد):
لباس شخصي ها!
از همان اولين روزهاي اعلام کانديداتوري آقاي خاتمي در سال 75 اين آقايان که به "لباس شخصي" ها معروف شدند، فعاليت شان جدي و تشديد شد. و در دوران رياست جمهوري آقاي خاتمي هم هيچ کس از مهرورزي آن ها در امان نبود تا جايي که مهرورزي شان شامل دوتن از وزرا (نوري و مهاجراني) هم شد. اين گروه بعد از 12 سال تا به امروز هنوز فعالند و در حال ترکتازي. به راستي غير از اين است که اينها يا تحت امر و حمايت شما هستند و يا در غير اينصورت در شما اراده اي براي متوقف کردن آنها وجود ندارد.
دادستان (قاضي) مرتضوي!
آقاي مرتضوي در جايگاه يک قاضي و دادستان در اين دوازده سال همه نوع خوش خدمتي به شما و ظلم و ستم به شهروندان کرده است. به راستي مرتضوي با چه پشتوانه اي در اين دوازده سال به قلع و قمع مطبوعات و اهالي قلم پرداخته است. مرتضوي و مشايي سر و ته يک کرباسند. چگونه شما براي برکناري او حکم حکومتي صادر مي کنيد و اين يکي را شمشير به دست رها مي سازيد. آيا جز اين است که شما از عملکرد او راضي هستيد و چه بسا خود مايه پشتگرمي او.
کوي دانشگاه!
کافي است شما در تحليل هايتان گمان ببريد فلان کار توطئه دشمن است و دستگاه هاي امنيتي شما در چند ساعت چند نفر را دستگير و از آنها همان اعترافي را بگيرد که شما تحليل کرده ايد. ولي در ماجرايي چون حمله به کوي دانشگاه تنها سربازي به جرم دزديدن ريش تراشي محکوم مي شود و دستگاه هاي امنيتي و قضايي شما از شناسايي و محاکمه عاملان آن ناتوانند. واقعا شما توقع داريد آن هنگام که با اعلام راي اين دادگاه به ريش همه ملت مي خنديد، ما به عدالت شما و دستگاه قضايي تان باور داشته باشيم.
قتل هاي زنجيره اي!
در اين مورد مدعي شديد اين کار نمي تواند بدون دخالت بيگانگان باشد. آقاي خامنه اي وقتي چپق تان را گم مي کنيد، پيش از آن که آن را در کشوي ميزتان بيابيد، سربازان گمنام امام زمان از چند نفر به عنوان دزد چپق شما اعتراف گرفته اند. راستي دقيقا کدام کشورها در ماجراي قتل هاي زنجيره اي نقش داشتند؟ چند نفر به خاطر اين جنايت ها مجازات شدند؟ آقاي خامنه اي! لطفا قبل از اعلام خبر گم شدن چپق تان، خوب اطراف بيت خود را بگرديد.
سعيد عسگر و حجاريان
در لواي عدالت حکومت علي وار شما سعيد عسگر که دست به يک اقدام تروريستي زده آزادانه زندگي مي کند و حجاريان با معلوليتي ناشي از آن ترور که سال هاست از آن رنج مي برد اين روزها اسير دست مزدوران شماست تا اعتراف کند که شما سلطان نيستيد و نظام شما سلطانيسم نيست.
زاده ي انقلاب سال 57 فرزند بي آبرو و ناقص الخلقه اي بود که نظام جمهوري اسلامي نام نهاديدش و امروز همه چيز را فداي خريد (نه حفظ) آبرو براي آن مي کنيد. به هنگام اصلاح قانون اساسي که مي خواستيد ابرويش را درست کنيد چشمش را هم کور کرديد و غده سرطاني ولايت فقيه را تواناتر کرديد و امروز به هزار زيور و زينت مي کوشيد زيبا جلوه دهيدش و به هزار حيلت در پي آنيد که باآبرو معرفي کنيدش. اين فرزند بي آبرو و بي ادب شما ديگر همه چيز را از حد گذرانده و ما بيش از اين نمي توانيم به وعده تنبيه و تربيتش از سوي شما که پدرخوانده اش هستيد اعتماد کنيم. اين فرزند شما دست به قتل هاي زنجيره اي نويسندگان زد و شما که پدرخوانده اش هستيد فرافکني کرده، آن را به بيگانگان نسبت داديد. اين نظام شما به کوي دانشگاه حمله کرد ولي يک سرباز بيچاره را محکوم کرديد. اين نظام شما به کمک مرتضوي همه مطبوعات را تعطيل و روزنامه نگاران را زنداني کرد، شما هم آنها را پايگاه دشمن خوانده، حمايتش کرديد (تازه اداعا مي کنيد از آزادي بيان لذت مي بريد). اين نظام شما سعيد حجاريان را ترور کرد، نه تنها تنبيهش نکرديد شما که پدرش هستيد از آن بدتر با سعيد کرديد. اين نظام شما به روي مردم تيراندازي کرد و آدم کشت، شما از کشته شدن يک بسيجي (که معلوم نيست راست باشد) گفتيد و ناراحت شديد. شما حتي از يک تسليت ساده هم به خانواده کشته شدگان امتناع کرديد. اين نظام شما در بازداشتگاه کهريزک آدم کشت و به پسران ما تجاوز به عنف کرد و حالا شما مي خواهيد به خاطر آبروي اين نظام بي آبرو بر روي همه اين گندکاري ها و جنايات سرپوش بگذاريد.
آقاي خامنه اي! اين روزها دم از قانون و قانون مداري مي زنيد. اجازه بدهيد به چند مورد از قانون مداري هاي شما هم نگاهي داشته باشيم. شما( که در نماز جمعه مدعي شديد از آزادي بيان در مناظره ها لذت برده ايد) نشريات را پايگاه دشمن خوانديد و فردايش ده ها نشريه به استناد سخنان شما تعطيل شد. براي کدام يک از اين نشريات پرونده قضايي تشکيل شد و مراحل قضايي را طي کرد. چرا آن زمان اجازه نداديد زحمت اين کار را خود آقاي مرتضوي بکشند. چرا اجازه نداديد اصلاح قانون مطبوعات در مجلس تصويب و سپس توسط آقاي جنتي و دوستانش در شوراي نگهبان رد شود. شما که به آقاي جنتي و ساير اعضاي شوراي ديکتاتوري نگهبان اعتماد داشتيد. چرا تخلفات و جنايات لباس شخصي ها را به قانون ارجاع نداديد. يا اجازه بدهيد به نتيجه چند مورد که کار به دست قانون سپرده شده توجه کنيم. بعد از حمله به کوي دانشگاه فقط يک سرباز به جرم دزديدن يک ريش تراش محکوم مي شود. ضارب سعيد حجاريان بعد از يک حبس کوتاه مدت آزاد مي شود. هنوز از نتيجه پرونده قتل هاي زنجيره اي خبري نيست. قاتل خانم زهرا کاظمي خبرنگار ايراني کانادايي مشخص نيست. همينطور خانم بني يعقوب. به چند مورد از شکاياتي که تاکنون از توپخانه (روزنامه) کيهان شده، رسيدگي شده است. آقاي کروبي در مناظره هاي انتخاباتي فاش کرد که احمدي نژاد در ارتباط با ماجراي نفت اردبيل پرونده قضايي دارد. کي قرار است به اين پرونده رسيدگي شود. اين آقازاده هايي که فساد مالي داشته اند کي معرفي و محاکمه مي شوند.
آقاي خامنه اي در کشور آمريکا که شما آن را دشمن و شيطان خطاب مي کنيد، پست رياست جمهوري کلينتون مانع رسيدگي به پرونده فساد اخلاقي او نشد. همينطور در اسراييل در مورد موشه کاتساو رييس جمهور پيشينشان. بازجوها و زندانبان هاي آمريکايي هم در گوانتانامو و ابوغريب جنايت کردند (البته نه به بزرگي جنايات مزدوران شما). اما آنها به بهانه حفظ نظام بر اين جنايت ها سرپوش نگذاشتند و همچون شما فرضيه سوء استفاده دشمن را در تصميم گيري هايشان دخالت ندادند.
آقاي خامنه اي! نگاهي به زندگي سياسي آقاي هاشمي رفسنجاني در بعد از انقلاب بياندازيد. ايشان که زماني با راي قاطع رييس جمهور بودند در انتخابات مجلس ششم به سختي در ميان سي نفر منتخب مردم تهران جاي گرفتند. تعداد آراي ايشان در مرحله اول انتخابات رياست جمهوري نهم را بياد آوريد. درست است که شما زماني با راي قاطع مردم رييس جمهور بوديد، اما بر اساس کدام معيار امروز خود را مقبول اکثريت مردم ايران مي دانيد و پس از هر انتخاباتي راي مردم را راي به نظام دانسته، به نام خود مصادره مي کنيد. اگر امکان آن وجود داشت و شما هم به اندازه آقاي هاشمي اين شجاعت را داشتيد که مجددا مقبوليت خود را در معرض راي مردم قرار دهيد، شايد امروز اينگونه براي مخالفانتان خط و نشان نمي کشيديد.
آقاي خامنه اي! به استناد حديث "الملک يبقي مع الکفر و لايبقي مع الظلم" سرانجام حکومت شما قابل پيش بيني است. اما سرنوشت شما بستگي به طول عمرتان دارد. خيلي ها آرزوي مرگ شما را دارند. اما من نه. من اميدوارم هردوي ما تا روز سقوط حکومت ظلم و جور شما زنده باشيم، تا تمام دنيا سرنوشت دنيوي نائب خودخوانده امام زمان و رهبر مسلمين حهان را ببينند. تا همگان باور کنند که هيتلر و چائوشسکو و صدام و استالين و سيدعلي خامنه اي همه از يک قماشند. شايد آن روز چهره پر از خشم پدران و مادران فرزند از دست داده، زندان رفته هاي شکنجه شده، فرزندان پدر از دست داده و ... شما را از مجازاتي دردناک در هراس اندازد، اما بخشش و بزرگواري آنها به شما يادآوري خواهد کرد که شما چه اندازه کوچک و حقير هستيد. شما پس از سقوط حکومتتان باز هم زندگي خواهيد کرد چرا که جنبش سبز کينه ورز و انتقامجو نيست. شما زندگي خواهيد کرد اما يادآوري بزرگي مخالفانتان (که آنها را دشمن خود مي خوانيد) و حقارت خود براي عذابتان کافي است. مردم خواهند بخشيد، اما فراموش نخواهند کرد.اما اگر از بخت بدتان پيش از سقوط حکومتتان مرديد، شانس بخشيده شدن از سوي مردم را هم از دست داده ايد. آنگاه وعده ما يوم الحساب. باشد که دست به دامان يکايک اين مظلومان شويد بي هيچ حاصلي.

0 بازخورد به 'يادتان باشد چپقتان را کجا گذاشته ايد'

ارسال یک نظر